ارسال
شده توسط میلاد در 89/10/9 10:30 صبح
سالیان ِ بسیار نمی بایست دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیاب ِ انسانی ست
که حضور ِ انسان
آبادانی است.
همچون زخمی
همه عُمر
خونابه چکنده
همچون زخمی
همه عُمر
به دردی خشک تپنده،
به نعره یی
چشم بر جهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده،-
غیاب ِ بزرگ چنین بود
سرگذشت ِ ویرانه چنین بود.
آه اگر آزادی سرودی می خواند
کوچک
کوچک تر حتی
از گلوگاه ?یکی پرنده!