سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرضیه

ارسال  شده توسط  میلاد در 89/10/23 1:42 صبح

درگذشت بانوی آواز ایران - مرضیه - را تسلیت میگوییم - اتاقکمرضیه در سال 1304 در تهران بدنیا آمد و در 21 مهرماه سال 1389، در 85 سالگی

در اثر بیماری سرطان در پاریس درگذشت. پدر و مادرش از یک خانواده هنردوست

بودند و هنرمندانی از قبیل مجسمه‌ساز، نقاش و مینیاتوریست و موسیقی‌دان در  فامیلش زیاد بودند.

سهراب سپهری شاعر و نقاش - 15 مهر سالروز تولد

ارسال  شده توسط  میلاد در 89/10/23 1:42 صبح

سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در پانزده مهر ماه 1307 در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در  سیزده اردیبهشت 1359 در تهران درگذشت.
وی پس از طی تحصیلات شش ساله ابتدایی در دبستان
خیام کاشان (1319) و متوسطه در دبیرستان پهلوی  کاشان (خرداد 1322) و به
پایان رساندن دوره ی دو ساله ی دانشسرای مقدماتی پسران (خرداد 1324)، در آذر 1325 به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان در آمد. در شهریور 1327 در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود  و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را دریافت نمود.سپس به تهران آمد و در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل
پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران در آمد که پس از هشت ماه
کار استعفا  کرد. سپهری در سال 1330 نخستین مجموعه ی شعر نیمایی خود را به
نام «مرگ رنگ» انتشار داد. در سال 1332 از دانشکده هنرهای زیبا فارغ
التحصیل شد و به دریافت نشان درجه ی اول علمی نیز نایل آمد. در همین سال  در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه ی اشعار خود
را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت
گماشت. در آذر 1333 در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه
ها شروع به کار کرد و در ضمن در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس می
پرداخت. در مهر 1334 ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ
رسید. در مرداد 1336 از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی نمود. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت.وی
سفرهای دیگری به کشورهای جهان نمود. شعر سهراب
شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به
افقهای تازه می کشاند. آثار وی پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، که با
وجودِ زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ، در مجموع از جریان های
زمان به دور است. در اشعار او نقد و پیام اجتماعی کم رنگ است، و در آن
پراکندگی و ناهماهنگی تصاویر به چشم می خورد. اما سهراب در اشعارش به طور
کلی و در بعدی وسیع نگران انسان و سرنوشت اوست. سپهری روح شاعرانه و لطیفی
داشت که برای هر چیز معنی و مفهومی خاص قائل بود. تخیل وی در همه ی اشیاء
باریک می شد و از آنها تصاویری زنده و حساس می ساخت، بدین علت است که
اندیشه ها و تجربه های فکری و عاطفی او به حالتی دلپذیر درآمده است. سهراب
سپهری دارای سبک ویژه ای است که می توان او را بنیانگذار این شیوه دانست.
در واقع می توان گفت قابل توجه ترین اتفاق در عرصه ی شعر نو در سال 1332،
چرخش سهراب سپهری از زبان نیمایی به زبان هوشنگ ایرانی است. اهمیت این
اتفاق از آن جهت بود که در آن سالها، متأثرین از نیما فراوان بودند، ولی
کسی به زبان هوشنگ ایرانی و زیبایی شناسی او وقوف نداشت. سپهری، تنها شاعر متأثر از درک هوشنگ ایرانی
بود که زبان او را تا حد چشمگیری تکامل بخشید و اگر این نبود یکی از
ظریفترین و پر ظرفیت ترین دستاوردهای شعر نو، نیمه کاره و ناقص می ماند.
شعر سپهری دارای تصویرهای شاعرانه و مضامین و مفاهیم عرفانی و فلسفی و
غنائی است. سهراب شاعری بود، غوطه ور در دنیای شعر و هنر خویش که به همه
چیز رنگ شعر می داد. همه ی اشیاء برای او معنویت داشتند، در ژرفای هر چیز
مادی فرو می رفت و به آن حیات معنوی می بخشد. گویی برای او تمام ذرات عالم
دارای روح و عاطفه و احساس بودند. زبان سپهری نیز زبانی لطیف و ویژه ی خود
اوست. شعرش دارای تصاویر تازه ولی مبهم است و از این رو ساده و روشن نیست.
خیالات ظریف و تصویرهای زیبا سراسر اشعار وی را در برگرفته است. او البته همواره در راه تکامل خویش پیش رفته است و این نکته را از خلال شعرهای «هشت
کتاب» او می توان دریافت. در کل، سهراب سپهری در شعر با زبان ساده،
انسانها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن و یکی شدن با آن دعوت می
کند. او محیط خود و عصری را که در آن می زیست نمی پسندید و در جستجوی
عالمی والاتر و برتر بود.
منابع:
- شعر معاصر ایران از بهار تا شهریار، جلد دوم / حسنعلی محمدی، ص. 599 - 605.
- صد شاعر/ خسرو شافعی/ ص501-

13 مهر سالروز درگذشت فریدون فروغی

ارسال  شده توسط  میلاد در 89/10/23 1:42 صبح

عمریه غم تو دلم زندونیهفریدون فروغی صاحب حنجره پر توان پاپ که تا کنون به مانند او نیامده در نهم آبان سال 1329 در تهران دیده به جهان گشود.
او فرزند
آخر پدر و مادری بود که در عطش فرزند پسر سوخته بودند. خانواده او با
هنربیگانه نبودند به مثال پدرش تار میزد وشعر می‌گفت. در کودکی پیانو وجاز
را آموخت واولین
ساز او به عبارتی درام بود.
همکاری
او با شهیار قنبری و اسفندیار منفرد زاده به کلوپ‌های مارکیز و کاکوله بر
می‌گردد. همکاری او در سینما به زمان بازگشت خسرو هریتاش از آمریکا
برمی‌گردد هریتاش
قصد ساخت
فیلمی‌متفاوت دارد که به دنبال عوامل دلخواه تورج شعبانخانی و فریدون را
می‌یابد.سال 1349 فیلم آدمک هریتاش بادو قطعه آدمک و پروانه من با موسیقی
شعبانخانی و
اشعار
لعبت والا اکران می‌شود. فریدون فروغی به شهرت می‌رسد هر چند به او خرده
می‌گرفتند که صدای فرهاد را تقلید می‌کند اما مجبور نبود زیر سایه خواننده
محبوبش ری چارلز
نابینا
قراربگیرد.در عرض دو سال بعد چندین ترانه را اجرا می‌کند که شاخص‌ترین
آنها ترانه نیاز است که از شهیار قنبری است وبا موسیقی منفرد زاده. اما در
ادامه فعالیت فروغی
در سینما
او همکاری‌هایی با ذکریا‌ هاشمی ‌برای فیلم زن باکره و اجرای ترانه نیاز
با آهنگ منفرد زاده وشعر شهیار قنبری که منجر به تغییراتی درنام اثر
می‌شوند که ابتدا نامش نماز
بود و
امضا تعهدی به ساواک. در سال 1351 فتنه چکمه پوش ساخته همایون بهادران
دومین فیلم سینمایی بودکه فروغی بر تیتراژ آن ترانه ای به همین عنوان اجرا
کرد.

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >